" گیتار بی تار و  اُرگ سرخ "

مجموعه اشعار یزدان

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

می‌نـشیـنـم بی دلـیـل با ابـلهـی فَـک مـی‌زنـم ..!
گـاه‌گـاهـی ؛ رویِ رخـسـار خــودم چَـک مـی‌زنـم


این تـعصـب ، کور و جانبـداری بیـجاسـت ؛ دُگْم
یـورش آوردی و پـس‌ کِـش ورنـه پـاتَـک می‌زنـم


عـنصـر بی مـایـه از وَهـم و خـیال دم مـی‌زنـد ..
لیـک مـن فـرمـایـش از بُـرهـان و مـدرک می‌زنـم


لـوده می‌سـازد نـمایان خویـش از گفـتار خویـش
نزد نوحه‌خوان خطاست گر دایره ، تُنبک می‌زنم


سخت و دشوارسـت بـسا تزریق آگاهی به لـوچ !
گاه ؛ نـیازم خـنـده گـردد ، سـر به دلـقـک می‌زنـم


آنـکــه بـر نـادانـیِ خــود پـافـشــاری مـی‌کـنـد ..!
لا بــه لای گــفـتـمـانـش ، گــفـتـه انــدک مـی‌زنـم


گـر زبـانـم تـیشـه بـاشـد یـا مَــتِـه بـرقـی ، ولـی :
شـوک نخواهـد رفت فـرو بر مـغـز آهَـک می‌زنـم


جــوهــرِ کــج فــهــم را بـشـنـاس پـایِ گـفـتـگـو :
او تـفنـگ برداشت نماید ، دَم ز مـوشـک مـی‌زنـم


می‌پذیـرم اشـتبـاه ، آنـجاسـت دوبـاره اشـتبـاه :
چـشـم نـابـینـا ، چه کـورکـورانـه عـینـک می‌زنـم


کـارِ بـیهـودسـت فـنـر در رفـتـه را پـیچـاندنـش !
من که آگـاهـم ؛ چـرا کـوک بـر عـروسـک می‌زنـم


رویِ خــالِ قــرمــزِ بــرجـسـتــۀ نــادان مَــنـِـش :
مـانــده آمـاج گَــزِش ، بــر پــیـکـرِ کَــک مـی‌زنــم


مُـزمِـن و حـادست چو دردِ جهل و بر درمان آن :
گه گدار از پوست کـهیـر از پاشنه میخک می‌زنم


جبهه‌ایـست ؛ دانستن و دانـا بدانـد جان فداست
" لـحـظــۀ قـربـانـی دانـش شـدن " لَــک مـی‌زنــم


آفـت مــور و مـلـخ کِـشـتـزار را بِـگْـرِفـت و مـن :
زُل بـه چـشـم انـداز بی جـان مـتـرسـک مـی‌زنـم


نـقـدپـذیـری درخـور و شـایـان گـستـاخـان نـبـود
یاوگیسـت ؛ در شوره‌زاران حرفِ شهرک می‌زنـم


تابِ دیدن یا شنیدن ،چشم و گوشی هم نداشت
مُـشتِ نَـقْـدم را ببـین و بشنـو ، بی شـک می‌زنـم


درخورِ خودرأی پاسـخ : خُـب بـکش زیـپ دهـان
ابلهانست ؛ با سَـبُـکسـر چون تو من فَـک می‌زنـم




دگم
یزدان_ماماهانی
آغازسرایش۲۸_۱۰_۱۴۰۳
پایان‌سرایش۲۳_۱۱_۱۴۰۳
جستار_چکامه_آگاهمندی


_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_


برچسب‌ها: غـزلـیات یزدان ماماهانی
♥ سه شنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۳ ۷:۲۹ ق.ظ بـ ه دستانــ 💥دل‌آرام💥 ♥



طراح : صـ♥ـدفــ