" گیتار بی تار و  اُرگ سرخ "

مجموعه اشعار یزدان

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

به زندان رفتـه می‌فـهمـد ؛ غـم و تلخی دوران را
به صحـرا رفـتـه می‌فـهمـد ؛ غـمِ گـرگ بـیابـان را


نـوازش می‌کنـد مـا را در آغـوش وطـن هـستیـم
به غربـت رفـتـه می‌فـهمـد صـفای خاک ایـران را


میان‌کفرودین‌جنگست‌واین‌میدان‌خونخواهیست
به جبهه رفته می‌فـهمـد ؛ شجاعت‌های مردان را


مـلامـت می‌کـنـم هـردم ، مـقام حـاکـم پـسـت را
زمـیـن افـتـاده می‌فـهمـد ؛ چـو قـدر تـکّـهٔ نـان را


جـفا کـردن وفـا دیـدن ، تِـم نامـردی و مـردیست
خــدای مــعـرفـت دانـد ؛؛ جـفـای نـارفــیــقـان را


شـکسـتـن ، آبـرو بــردن ؛ نـباشـد مـسـلـک لـوتـی
شــرور بـی‌صـفــت دانــد ؛ شـرارتــهـای نـادان را


چگونه‌شرح‌دهم‌خوبی‌نه‌رسمش، اسم‌آن باقیست
چو مـرد نیـک می‌فهمـد ؛ سرشـت پاک نـیکـان را


قضاوت‌کردنت‌ پیشکش؛ کمی‌قاضی خجالت‌کِش
نمی‌فهمی ،نمی‌دانی ؛ تو حال و روز " یزدان " را



شرح‌حال
یزدان_ماماهانی
سرایش۱۸_۲_۱۳۹۸


_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_


برچسب‌ها: غـزلـیات یزدان ماماهانی
♥ پنجشنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۳ ۲:۵۸ ق.ظ بـ ه دستانــ 💥دل‌آرام💥 ♥



طراح : صـ♥ـدفــ